نامه ای از یک تک یاخته، خطاب به ولی امر مسلمین عالم

محضر مقام عظمای ولایت و رهبری و فرماندهی معظم کل قوا!

با عرض تحّیات!

 

بیایید فرض کنیم شما در زمان امام علی(ع) زندگی می کردید. و به نیابت آن حضرت؛ والی یک سرزمین اسلامی شده بودید.

واضح است که شما در نیابت از امام معصوم بر مسلمانان آن خطهّ، ولایت داشتید. و بنا به حکم قرآنی اطاعت از ولی امر، اطاعت از شما واجب بود.

مثلا شما حق داشتید بگویید این آقا باید زکاتش را بپردازد. یا آن آقا باید نماز بخواند. این مسجد باید اینجا باشد. امام جماعت آن باید فلانی باشد. حتی می توان گفت شما حق داشتید اگر صاحب یک خانه حاضر نمی شد خانه اش را بفروشد تا راه لشگر باز شود برای یک عملیات نظامی؛ به حکم شما او اجبارا خانه اش را بفروشد.

اما آیا شما حق داشتید بگویید فلانی باید مشروب بخورد؟ فلانی باید زنا کند؟ فلانی باید جلوی یک زن محترم را بگیرد و به او بگوید: "فلانت می کنم"؟ فلانی باید در بازداشتگاه ها به "دشمن" تجاوز کند؟ (تجاوز کند ولی فقط جایی درز نکند که تجاوز کرده است!)

آیا اگر سرزمینی که شما ولایت آن را برعهده داشتید و بنا به نیابتی که از امام معصوم داشتید؛ ولایت تان همان ولایت رسول الله بود؛ حق داشتید در مقابل خطراتی که به سرزمین تحت مسوولیت شما متوجه می بود؛ همه حرام های خدا را انجام دهید و بنا به حکم حفظ بیضه ی مسلمین؛ هر حرامی را حلال اعلام کنید؟

فکر می کنید اگر به امام علی می گفتید من برای حفظ نظام اسلامی به زنان مسلمانان تجاوز کرده ام؛ امام علی چه برخوردی با شما می کرد؟ غیر از این است که شما را به 25قسمت مساوی تقسیم می کرد؟

کمی کلاهتان را قاضی کنید. انصاف می دهید که نظام شما؛ بدجوری فاسد شده است؟ یعنی باید گفت دیگر متعفن شده است. اصلا این چه نظام اسلامی ای است که از هر نظام غیر اسلامی، فاسد تر و ضداسلامی تر است؟

کجای دنیا برای اینکه نظام شان را حفظ کنند؛ تجاوز جنسی را در دستور کار رسمی شان قرار می دهند؟ درست است که همه جای دنیا نیروهای امنیتی؛ آدم می کشند و شکنجه می کنند و جنایت می کنند. اما این طور مانند نظام شما آیا همه حرکت امنیتی شان را بر آزار جنسی استوار می کنند؟ تا جایی که بگویند برای فشار به رقبای سیاسی شان که سابقا دوست شان هم بوده اند؛ دختر آنان را در ملا عام به تجاوز جنسی تهدید کنند و بگویند: "جرَت میدهم"!

اصلا ما اگر این نظام اسلامی را نداشته باشیم مگر چی می شود؟

فساد اخلاقی می شود؟ زنا می شود؟ شرابخواری می شود؟ یعنی خیلی بیشتر از اینکه دستگاه های امنیتی کشور اساس کارشان را بگذارند بر تجاوز سازمان یافته ی جنسی به مخالفان؟

ما اگر این اسلامی که شما آن را نگه داشته اید نخواهیم؛ به نظرتان اسلاممان بیشتر نخواهد شد؟

کشوری که بنا به دستورات آشکار و مخفی شما؛ در فساد جنسی؛ ناامنی؛ مواد مخدر؛ مشروبات الکلی؛ فساد مالی افسانه ای و هزاران کثافت دیگر فرو رفته است؛ خیلی بیشتر از هر زمان دیگری. و خیلی بیشتر از هر جای دیگری. در این حال شما برای اینکه این نظامی که دیگر نباید بماند را نگه دارید؛ فرمان تکیه بیشتر به انواع جرم و جرائم را صادر می کنید؟ و در این میان به دوستان سابق خودتان  هم رحم نمی کنید؟

آن وقت همه ی اینها بخاطر حفظ نظام  اسلامی است؟ بخاطر ولایت است؟ ولایتی که همان ولایت امام علی است؟ همان ولایت رسول الله است؟ شما با این نوع ولایت اگر در زمان امام علی بودید که در زمره ی اهداف شمشیر ذوالفقار قرار داشتید!

چرا شما ادعای ولایت رسول الله را دارید اما رفتارتان شبیه ولایت ابوسفیان و معاویه و یزید است؟

شرابخواری، زناکاری، تجاوز جنسی، کتک زدن مخالفان در ملا و آشکار، کشتن در دهها کهریزک، پخش سازمانیافته مواد مخدر، دزدی از بیت المال مسلمانان و همه و همه چرا این قدر شبیه رفتار ولایت یزید بن معاویه است؟

همان یزیدی که اتفاقا او هم چون شما؛ داعیه دار خلافت رسول الله بود!

از هر طرف که نگاه می کنیم شما شبیه به یزید هستید!

باز هم برمیگردیم به همان مثال اول. یعنی هنوز فرض کنید شما بطور کاملا اشتباهی، شده اید والی منصوب از طرف حضرت علی(ع). و فرض می کنیم که مثل الان که اوضاعتان قمر در عقرب است؛ در آستانه ی سقوط باشید. بعد شما می روید به نماز جمعه خطبه می خوانید. گریه تان هم گرفته است. عجب مصیبتی! می زنید به صحرای کربلا! البته می دانم آن موقع هنوز واقعه ی کربلا رخ نداده بود. من باب مثل گفتم! یعنی روضه تان گرفته و می خواهید یک چیزی بگویید که مردم را تحت تاثیر قرار دهید. و همه هم بگویند والی چقدر زرنگ است و دارد لشگر برای خودش تجهیز می کند.

حال شما بیاید و این طور بگویید:

یا امام علی! من هر چه دارم فدای شما! جان ناقابلی دارم! آبروی مختصری دارم! جسم ناقصی دارم!

باز یادم رفت که در آن زمان داریم حرف می زنیم و آن موقع شما جسمتان احتمالا ناقص نبوده است. اما خوب برای روضه خواندن می چسبد! یعنی اگر آدم جسمش هم ناقص نباشد؛ همین که بگوید من جسمم ناقص است؛ من چلاقم؛ من کور و کرم؛ خودش به تنهایی ترحم برانگیز است.

خوب به نظرتان در آن شرایط خطر, اینگونه سخن گفتن درست است؟

وقتی شما نائب امام علی باشید؛ معنایش این است که نائب امام علی هستید دیگر! یعنی قرار است از طرف امام علی, امور را جلو ببرید. معنای اولی آن این است که امام علی پیش شما نیستند. و نمی توانند به شما کمک برسانند. و اصلا نمی توانند صدای شما را بشنوند. و اصولا باید گفت قرار است شما به امام علی کمک کنید و سرزمین های اسلامی را برای او نگه دارید؛ شما نائب او هستید نه اینکه او بیاید به شما کمک کند. ضمن اینکه او نمی تواند بیاید به شما کمک کند. او در مرکز خلافت اسلامی است. و باید امور مرکزی را سامان دهد. فلسفه حضور شما هم در آن ولایت، همین است.

پس عقل حکم می کند انسان در حال خطر بیاید و خطاب کند به سوی "خدای متعال" و تضرع کند. از خدایی که همه جا هست کمک بخواهد نه از امام علی که انسانی است؛ و مانند همه انسانها بنده ای است؛ و همه ضعف های هر مخلوقی را دارد.

اسلام آمده به ما توحید را بیاموزاند. امام علی هم می خواهد ما همین توحید را یاد بگیریم.

پس از شما می خواهم دفعه بعد که به نماز جمعه آمدید و خواستید گریه کنید؛ که گوییا زیاد هم دور نیست؛ سعی کنید بجای آنکه امام زمان را خطاب قرار دهید؛ با خدای متعال حرف بزنید.

سعی هم کنید آن طور خودتان را به موش مردگی نزنید که باز بگویید من ناقصم؛ من علیلم؛ من مریضم. اصلا حالت خوشی ندارد.

بلکه بیاید و مثلا این طور بگویید:

...گریه... خدایا! ما الان وضع خوبی نداریم. دشمن خیلی جلو آمده. ...گریه... از همه طرف به ما حمله شده ...گریه... نیروهای من خیلی کم اند و این را همه می دانند ...گریه... من دیگر توانی ندارم آنها را دور خودم جمع کنم ...گریه... خدایا! لطف کن! به ما عنایت کن! ...گریه ... کاری کن این مردم من را تکه تکه نکنند ...گریه... گریه... گریه...

به نظرتان بهتر و واقعی تر نمی آید؟

با تشکر

امضا: یکی از میکروب های تک یاخته ای که در داخل ولایت شما دارد نفس می کشد؛ همین طور الکی برای خودش. (اسم دقیقم را یادم نمی آید. احتمالا استروپتوکوک باشد)

 

هیچ نظری موجود نیست:

تــصـــویــــر روز

تــصـــویــــر  روز