حزب الله ای که نیست!

کاش حزب الله ای بود!

کاش بودند کسانی که دردشان واقعا ارزشهای اسلامی بود. واقعا به چیزی به اسم ولایت، ایمان داشتند. واقعا از هوای نفس و قدرت طلبی، خالی بودند.

کاش بودند کسانی که هواخواه حجاب و عفت زن مسلمان باشند. کاش داشتیم باغیرتانی را که در خیابانها؛ جلوی مزاحمان به زنان و دختران را می گرفتند. و از رنج های جنسی پدیدآمده برای یک نسل؛ می گریستند.

اما حزب الله ما به طور عجیبی تقلبی است!

برای حجاب، خودش را می درد! اما در حالیکه همه نیروی انتظامی و سپاه و دولت و اطلاعات و دادگاه ها را در مُشت خود دارد، کوچکترین برخوردی با جوانک های هرزه ای نمی کند که این روزها خیابانهای شهر ما تهران را با اتاق خواب اشتباه گرفته اند.

رییس جمهور حزب الله، علنآ در تلویزیون می گوید هیچ ماموری حق ندارد مزاحم دختران و پسرانی شود که دارند با هم قدم می زنند!

و فردای آن روز تا امروز که دو سال گذشته است؛ حزب الله با این همه رسوایی و فاحشگی و بی ناموسی علنی در شهر، هیچ مشکلی ندارد.

حزب الله اصلا غیرتی ندارد. او اگر غیرت داشت؛ وقتی مخالفان سیاسی اش را به بازداشتگاه می برد؛ می گفت اجبارا مثلا نماز بخوانند! و نمی گفت لخت مادرزاد شوند و کنار هم بخوابند!

حزب اللهی که کهریزک را درست می کند؛ سرتاپایش در امور جنسی خلاصه است. پس چگونه این حزب الله مشکلش حجاب است؟

حزب الله ما به نحو عجیبی تهوع آور است. تقلبّی است. بُنجل است. اصلا انگار که چینی باشد!

حزب الله از آن روز که فکر کرد بجای آنکه باید بندگی خدا را بکند؛ فرامین آقا را باید گوش کند؛ و هر کار که آقا گفت را درستِ محض بداند؛ از توحید خارج شد. روحش را به شیطان فروخت. و دیگر این روزها بازی حجاب حجاب او هم خریداری ندارد!

حزب الله سالهاست که مُرده است. جَسَدی نفرت انگیز و بدبو از او باقی مانده است. که جنبش سبز دو سال است می خواهد فقط همین جسد را از میان بردارد.

اما این جسد آنقدر بزرگ و مُتعَفِن است؛ که مدتهاست طول کشیده است.

حزب الله رفته است.
 فقط باید اثرش را پاک کنیم!

 

هیچ نظری موجود نیست:

تــصـــویــــر روز

تــصـــویــــر  روز