پله‌پله اوضاع عوض می‌شود

خبر درگذشت یک زندانی سیاسی دیگر در زندان را -بخاطر اعتصاب غذا- شنیدم. به نظر شما این اخبار، چه چیزی را یادآوری می‌کند؟

کشته شدن هاله سحابی چه چیزی را؟

من فقط یک تحلیل از این اوضاع دارم: فروپاشی!

همه اینها دارد به ناظر می‌گوید که فشار از حد تحمل خودش بالاتر رفته است.

حقیقت دارد که دو سال است نظام ایران دارد با سرنیزه حکومت می‌کند. اما این فشار بی‌سابقه، باید مدیریت می‌شد. لکن سرداران شکم‌گنده و فاسد سپاه آنقدر مست قدرت شده بودند، که قدرت مدیریت اوضاع را از دست دادند. البته شاید از اول هم نداشتند!

فشار از حدی که بالاتر رود، اوضاع به حالت انفجار درمی‌آید. و این روزها دقیقا همین حالت است.

کشتن دختر یک فعال معروف و باسابقه سیاسی در وسط خیابان از سوی بسیجیان «هیکل گاوی» گردان های امام حسین، چیزی است که هر بیننده و شنونده‌ای را به خشم می‌آورد. و از دنیا رفتن یک فعال سیاسی دیگر در اوین، بخاطر اعتصاب غذا فقط یک معنی را می‌دهد: اوضاع از دست نیروهای امنیتی خارج شده است.

واقعا نمی‌خواهم این حرف را بزنم؛ اما دیگر احمق است کسی که دل در گرو این نظام نگه داشته باشد. و بخواهد به مذاکره فکر کند. امید اصلاح داشته باشد. که حقیقتاً این نظام دارد فرو می‌ریزد. یک نظام پوسیده را نگه داشتن، واقعا کار سختی است.

روزهای آینده، دیگر نباید منتظر تعویض دولت یا عقب‌نشینی رهبر باشیم. بلکه روزهایی است که تمام این انقلاب و این نظام ولایی ِ مثلا مقدس، مانند برج‌های یازده سپتامبر، فرو خواهد ریخت!

و شاید به همان پرشکوهی!

 

هیچ نظری موجود نیست:

تــصـــویــــر روز

تــصـــویــــر  روز