خب، امروز بنا داریم به برخی گناهانمان اعتراف کنیم. نزد خداوند متعال.
اصولا خوب است انسان گاهی که عرصه برش تنگ می شود؛ به گذشته ی خودش بازگردد؛ فکر کند ببیند در گذشته چه اشتباهی کرده است. خدای متعال به انسان نظر خواهد کرد.
ما اصولا خیلی انسان کلفتی هستیم. اما بنا به دلائلی نمی توانیم خودمان را معرفی کنیم. عواقب دارد! اما عکس ما را می توانیم بصورت محرمانه در ایـــنـــجا مشاهده کنید. البته درصورتیکه قول دهید آن را پخش نکنید.
ما در سال گذشته یک کاری کردیم. و گفتیم انتخابات را یک دستکاری ای بکنند. اصلا هم فکر نمی کردیم قرار است کسانی مقاومت کنند. انتظارش را نداشتیم یعنی. دلمان می خواست آن قضیه دوم خرداد که همه معاندان و ضدانقلاب و سلطنت طلب ها می گفتند "نه بزرگ" است؛ یک جوری تلافی کنیم. نه اینکه منظورمان انتقام گرفتن باشد. بلکه همین جوری دلمان می خواست ته دلمان خوش کیف شود.
اول فکر می کردیم با یک رزمایش قوی و مقتدرانه، الگوی فرماندهان نظامی منطقه می شویم. و یک هفته ای قضیه را جمع می کنیم. اما یک باره دیدیم هشت ماه خواب راحت را از ما گرفت!
خلاصه داشتیم در روزهای اخیر برای خودمان نی نای نای می کردیم و رجز می خواندیم که: دیدید ای فتنه گر ها هیچ غلطی نتوانستید بکنید... که یکباره این اوضاع خاورمیانه پیش آمد! شانس را می بینید؟!
به جان خودمان اگر فکرش را می کردیم یا این مشاوران احمقی که دورمان را گرفته اند فکرش را می کردند قرار است بیست ماه بعد خاورمیانه مثل بمب تکان بخورد؛ ما را چه به این تقلب ها؟ چه به آن غلطها؟ اصلا گذاشته بودیم موسوی یک رییس جمهور ملی شود. و این روزها در خاورمیانه پز می دادیم که شما حقتان است تا مردمتان انقلاب کنند. چون مانند ایران ِ ما انتخابات ندارید. دولت ملی ندارید. همه هم تصدیق می کردند. اصلا بجای آنکه بگویند الگویشان دموکراسی ترکیه است؛ همه می گفتند الگویشان دموکراسی ایران است. ما هم سرکیف می شدیم که تحت رهنمودهای داهیانه ی ما بود که اینطوری شد؛ و ما اینیم!!
چه کنیم؟
خدایا العفو! یک غلطی فرمودیم! شما عفو کن! یک راه چاره ای عنایت کن!
ما را به سرنوشت مبارک مبتلا نکن! بلکه ما را نامبارک کن!
خدایا! پروردگارا! ای خدای بزرگ! ای عزیز شکست ناپذیر!
در این آخر عمری؛ آبروی ما را نریز!
ان شاء الله که یک در دنیا، دَه در آخرت جواب بگیری، ای خدای عزیز!
اصولا خوب است انسان گاهی که عرصه برش تنگ می شود؛ به گذشته ی خودش بازگردد؛ فکر کند ببیند در گذشته چه اشتباهی کرده است. خدای متعال به انسان نظر خواهد کرد.
ما اصولا خیلی انسان کلفتی هستیم. اما بنا به دلائلی نمی توانیم خودمان را معرفی کنیم. عواقب دارد! اما عکس ما را می توانیم بصورت محرمانه در ایـــنـــجا مشاهده کنید. البته درصورتیکه قول دهید آن را پخش نکنید.
ما در سال گذشته یک کاری کردیم. و گفتیم انتخابات را یک دستکاری ای بکنند. اصلا هم فکر نمی کردیم قرار است کسانی مقاومت کنند. انتظارش را نداشتیم یعنی. دلمان می خواست آن قضیه دوم خرداد که همه معاندان و ضدانقلاب و سلطنت طلب ها می گفتند "نه بزرگ" است؛ یک جوری تلافی کنیم. نه اینکه منظورمان انتقام گرفتن باشد. بلکه همین جوری دلمان می خواست ته دلمان خوش کیف شود.
اول فکر می کردیم با یک رزمایش قوی و مقتدرانه، الگوی فرماندهان نظامی منطقه می شویم. و یک هفته ای قضیه را جمع می کنیم. اما یک باره دیدیم هشت ماه خواب راحت را از ما گرفت!
خلاصه داشتیم در روزهای اخیر برای خودمان نی نای نای می کردیم و رجز می خواندیم که: دیدید ای فتنه گر ها هیچ غلطی نتوانستید بکنید... که یکباره این اوضاع خاورمیانه پیش آمد! شانس را می بینید؟!
به جان خودمان اگر فکرش را می کردیم یا این مشاوران احمقی که دورمان را گرفته اند فکرش را می کردند قرار است بیست ماه بعد خاورمیانه مثل بمب تکان بخورد؛ ما را چه به این تقلب ها؟ چه به آن غلطها؟ اصلا گذاشته بودیم موسوی یک رییس جمهور ملی شود. و این روزها در خاورمیانه پز می دادیم که شما حقتان است تا مردمتان انقلاب کنند. چون مانند ایران ِ ما انتخابات ندارید. دولت ملی ندارید. همه هم تصدیق می کردند. اصلا بجای آنکه بگویند الگویشان دموکراسی ترکیه است؛ همه می گفتند الگویشان دموکراسی ایران است. ما هم سرکیف می شدیم که تحت رهنمودهای داهیانه ی ما بود که اینطوری شد؛ و ما اینیم!!
چه کنیم؟
خدایا العفو! یک غلطی فرمودیم! شما عفو کن! یک راه چاره ای عنایت کن!
ما را به سرنوشت مبارک مبتلا نکن! بلکه ما را نامبارک کن!
خدایا! پروردگارا! ای خدای بزرگ! ای عزیز شکست ناپذیر!
در این آخر عمری؛ آبروی ما را نریز!
ان شاء الله که یک در دنیا، دَه در آخرت جواب بگیری، ای خدای عزیز!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر