1- در سال آخر حکومت هیتلر، آلمان نازی با مشکل مردان روبرو بود. یعنی اینکه کسی دیگر نمانده بود که ولو به زور به ارتش بپیوندد.
2- یکی از ژنرال های پرشور هیتلری به نزد هیتلر رفت و گفت: ای پیشوای من! غم مخور و اندوه به دل راه مده! من راه حلی بس نیکو یافته ام! البته اینها را به لهجه ی آلمانی گفت! ما به زبان ایرانی باستانی نوشتیم!!
3- هیتلر گفت: ای مرید ما! چه راهی یافته ای؟ آن ژنرال، که گویی نور بصیرت به قلبش تابیده، گفت: نوجوانان که نمرده اند! آنها حاضرند جان ناقابلشان را فدای حضرت پیشوا کنند.
4- و اینگونه بود جوانان هیتلری که برای امور تبلیغاتی و پیوستن شان برای سالهای بعد به اس.اس تربیت شده بودند؛ به جبهه های جنگ اعزام شدند. این نوجوانان کمتر از 18ساله؛ عمدتا خط پدافندی جنوب فرانسه را تشکیل دادند.
5- این روزها ما در خیابان های تهران؛ نوجوانان حدود 15ساله را در قالب نیروهای بسیج می بینیم. بچه هایی که باتوم به دست گرفته اند. جلیقه ی بسیج پوشیده اند. یک بار هم خودم دیدم یکی شان یک تفنگ گاز اشک آور را به دست گرفته بود! او با چنان خشمی به عابران نگاه می کرد که انگار الان است با سلاح هسته ای که خودش کشف کرده است؛ همه را به رگبار ببندد!
6- نیروهای سپاه، که در انتخابات سال گذشته پیروز شدند؛ اعلام کرده بودند نامزدشان 24میلیون رای آورده است.
7- یک سوال که الان برای ذهن هر خواننده ای پیش می آید اینکه این جمعیت میلیونی که سال پیش به سپاه رای داد؛ پس کجاست؟ و چرا غیر از نوجوانان و بچه سال ها دیگر کسی در میان شما نمانده که باتوم به دست بگیرد؟
8- راستی یک سوال! این چگونه حکومتی است که باید با "باتوم" به حیاتش ادامه دهد؟ یعنی دیگر از متفکرین و روحانیون و هنرمندان و ... کسی نمانده که بخواهد با قلمش، با سخنش، و با احساسش از یک نظام به این مقدسی دفاع کند؟ و حالا هم کسی نمانده که حتی باتوم به دست بگیرد؟
9- یک سوال نابجای دیگر! ما نفهمیدیم در عصر انرژی هسته ای زندگی می کنیم یا در عصر چوب دستی؟ نکند به عصر پارینه سنگی بازگشته ایم؟
10- مطلب آخر اینکه هیتلر فقط چند ماه بعد از اعزام جوانان هیتلری به جبهه های جنوب فرانسه؛ شکست خورد. او در برلین به همراه معشوقه اش -اوا براون- خودکشی کرد.
11- روحش شاد و یادش گرامی باد!!!
2- یکی از ژنرال های پرشور هیتلری به نزد هیتلر رفت و گفت: ای پیشوای من! غم مخور و اندوه به دل راه مده! من راه حلی بس نیکو یافته ام! البته اینها را به لهجه ی آلمانی گفت! ما به زبان ایرانی باستانی نوشتیم!!
3- هیتلر گفت: ای مرید ما! چه راهی یافته ای؟ آن ژنرال، که گویی نور بصیرت به قلبش تابیده، گفت: نوجوانان که نمرده اند! آنها حاضرند جان ناقابلشان را فدای حضرت پیشوا کنند.
4- و اینگونه بود جوانان هیتلری که برای امور تبلیغاتی و پیوستن شان برای سالهای بعد به اس.اس تربیت شده بودند؛ به جبهه های جنگ اعزام شدند. این نوجوانان کمتر از 18ساله؛ عمدتا خط پدافندی جنوب فرانسه را تشکیل دادند.
5- این روزها ما در خیابان های تهران؛ نوجوانان حدود 15ساله را در قالب نیروهای بسیج می بینیم. بچه هایی که باتوم به دست گرفته اند. جلیقه ی بسیج پوشیده اند. یک بار هم خودم دیدم یکی شان یک تفنگ گاز اشک آور را به دست گرفته بود! او با چنان خشمی به عابران نگاه می کرد که انگار الان است با سلاح هسته ای که خودش کشف کرده است؛ همه را به رگبار ببندد!
6- نیروهای سپاه، که در انتخابات سال گذشته پیروز شدند؛ اعلام کرده بودند نامزدشان 24میلیون رای آورده است.
7- یک سوال که الان برای ذهن هر خواننده ای پیش می آید اینکه این جمعیت میلیونی که سال پیش به سپاه رای داد؛ پس کجاست؟ و چرا غیر از نوجوانان و بچه سال ها دیگر کسی در میان شما نمانده که باتوم به دست بگیرد؟
8- راستی یک سوال! این چگونه حکومتی است که باید با "باتوم" به حیاتش ادامه دهد؟ یعنی دیگر از متفکرین و روحانیون و هنرمندان و ... کسی نمانده که بخواهد با قلمش، با سخنش، و با احساسش از یک نظام به این مقدسی دفاع کند؟ و حالا هم کسی نمانده که حتی باتوم به دست بگیرد؟
9- یک سوال نابجای دیگر! ما نفهمیدیم در عصر انرژی هسته ای زندگی می کنیم یا در عصر چوب دستی؟ نکند به عصر پارینه سنگی بازگشته ایم؟
10- مطلب آخر اینکه هیتلر فقط چند ماه بعد از اعزام جوانان هیتلری به جبهه های جنوب فرانسه؛ شکست خورد. او در برلین به همراه معشوقه اش -اوا براون- خودکشی کرد.
11- روحش شاد و یادش گرامی باد!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر