جوانی که در تونس خودسوزی کرد؛ یا سعید خالد که در مصر کشته شد؛ کار خودشان را کردند. آنها فقط جرقه ای شدند به باروتی که در این کشورها وجود داشت. و بعد از آن مردم بودند که برای خودشان و فقط خودشان به خیابانها آمدند. آنها فقط به اسم سعید خالد آمدند. اما در حقیقت برای آزادی ِ خودشان آمدند.
این مردم مصر بودند که به جرقه ی سعید خالد نیاز داشتند.
و این روزها موسوی جرقه ای که توانست بزند؛ روشن کرد. بقیه ماییم که باید برای خودمان نه برای موسوی حرکت مان را آغاز کنیم. حرکتی را برای آزادی. حرکتی در برابر موجوداتی همچون گروهبان قاسمی که شب گذشته در برنامه راز صداسیما نشان داد با چه جانوارانی مواجه هستیم.
ما نیاز داریم آزادی را به دست بیاوریم. واکنون فرصتی فراهم شده است؛ فرصتی که بعد از تونس و مصر؛ نوبت ایران باشد. و موج آزادیخواهی مردم خاورمیانه در برابر دیکتاتورها؛ به ایران وارد شود.
موسوی کاری که توانست، کرد. اندازه ی او هم در همین حد است. شما اگر جرقه ای دیگر می توانید؛ روشن کنید. نکردید. تا موسوی کاری کرد. کار بزرگی نبود. و اصولا من بعد از بیانیه 17موسوی؛ دیگر او را یک رهبر نمی دانم. اما بالاخره کاری کرد. و ازاین به بعد ماییم که باید حرکت کنیم. اگر میخواهیم کاری کنیم.
موضوع هم منحصر به 25بهمن نیست. بلکه از این روز آغاز می شود و ان شاءالله تا حوالی عید نوروز به اوج خواهد رسید.
باید برخواست، اگر آزادی می خواهید. اگر مبارزه با این اختاپوس فساد را می خواهید. اگر از مردمی گرفتار در مواد مخدر و مشروبات خسته شده اید. اگر از این همه دزدی و نزولخواری به جان آمده اید. اگر از این همه فاحشگی و زنبارگی به تنگ آمده اید. اگر می خواهید از شر قومی مفسد و فاسد و ظالم نجات یابید.
و اگر همین وضع موجود را دوست دارید؛ و خودتان هم یکی از مبتلایان به فحشا و مشروب و مواد هستید؛ خودتان را گول نزنید. رهبری بهتر از اینکه الان هست؛ پیدا نخواهید کرد. خودتان را به بیت مبارک برسانید و فریاد بزنید:
خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست
با خودتان تعارف نداشته باشید.
و اگر دیگر نمی خواهید این وضع را؛ و اگر حتی خودتان هم از مبتلایان به این نوع فسادها هستید اما دیگر می خواهید تغییر کنید؛ پس به میدان مبارزه بیایید. حد نهایت این است که خونین خواهید شد. پس میان مرگ درون مواد و شراب و زنبارگی؛ با مرگ در غلطیدن به خون ِدر وسط خیابان؛ دومی را انتخاب کنید.
بیایید اقلا در پایان کارتان؛ خودتان از خودتان راضی باشید.
که باید کاری کرد...
این مردم مصر بودند که به جرقه ی سعید خالد نیاز داشتند.
و این روزها موسوی جرقه ای که توانست بزند؛ روشن کرد. بقیه ماییم که باید برای خودمان نه برای موسوی حرکت مان را آغاز کنیم. حرکتی را برای آزادی. حرکتی در برابر موجوداتی همچون گروهبان قاسمی که شب گذشته در برنامه راز صداسیما نشان داد با چه جانوارانی مواجه هستیم.
ما نیاز داریم آزادی را به دست بیاوریم. واکنون فرصتی فراهم شده است؛ فرصتی که بعد از تونس و مصر؛ نوبت ایران باشد. و موج آزادیخواهی مردم خاورمیانه در برابر دیکتاتورها؛ به ایران وارد شود.
موسوی کاری که توانست، کرد. اندازه ی او هم در همین حد است. شما اگر جرقه ای دیگر می توانید؛ روشن کنید. نکردید. تا موسوی کاری کرد. کار بزرگی نبود. و اصولا من بعد از بیانیه 17موسوی؛ دیگر او را یک رهبر نمی دانم. اما بالاخره کاری کرد. و ازاین به بعد ماییم که باید حرکت کنیم. اگر میخواهیم کاری کنیم.
موضوع هم منحصر به 25بهمن نیست. بلکه از این روز آغاز می شود و ان شاءالله تا حوالی عید نوروز به اوج خواهد رسید.
باید برخواست، اگر آزادی می خواهید. اگر مبارزه با این اختاپوس فساد را می خواهید. اگر از مردمی گرفتار در مواد مخدر و مشروبات خسته شده اید. اگر از این همه دزدی و نزولخواری به جان آمده اید. اگر از این همه فاحشگی و زنبارگی به تنگ آمده اید. اگر می خواهید از شر قومی مفسد و فاسد و ظالم نجات یابید.
و اگر همین وضع موجود را دوست دارید؛ و خودتان هم یکی از مبتلایان به فحشا و مشروب و مواد هستید؛ خودتان را گول نزنید. رهبری بهتر از اینکه الان هست؛ پیدا نخواهید کرد. خودتان را به بیت مبارک برسانید و فریاد بزنید:
خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست
با خودتان تعارف نداشته باشید.
و اگر دیگر نمی خواهید این وضع را؛ و اگر حتی خودتان هم از مبتلایان به این نوع فسادها هستید اما دیگر می خواهید تغییر کنید؛ پس به میدان مبارزه بیایید. حد نهایت این است که خونین خواهید شد. پس میان مرگ درون مواد و شراب و زنبارگی؛ با مرگ در غلطیدن به خون ِدر وسط خیابان؛ دومی را انتخاب کنید.
بیایید اقلا در پایان کارتان؛ خودتان از خودتان راضی باشید.
که باید کاری کرد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر