فرشتگان!


بنام خدا
نمی دانم کدام کتاب جان اشتاین بک بود. شاید شرق بهشت بود.
داستان دو برادر در یک مزرعه در آمریکا؛ که شبی دختری جوان را می بینند. و یکی از برادرها او را فرشته ای لطیف تصور می کند. و دیگری او را شیطان می بیند.
و این اتفاقا همان تصور رایج مردان است نسبت به زنان. گروهی آنان را فرشتگانی پرستیدنی می بینند. مخصوصا که جوان و زیبا باشند!! و گرهی هم اتفاقا همان جوان های زیبا را شیاطینی می انگارند که دنیا را به فساد کشیده اند.
کدام سخن درست است؟
زن واقعا کدام است؟ باید گفت هر دوی این تصورات، بخاطر قضاوت در شرایط هیجانی انسان است. و اگر با آرامش فکر کنند، حقیقت را راحتتر را در می یابند.
اما تفکری که قرآن معرفی می کند، انسان بودن زن است. "من ذکر او انثی" قرآن انسان را مرد نمی بیند که زن فرشته ای باشد یا شیطانی در کنار او.
قرآن انسان را به دو گونه می بیند: زن و مرد. هر دو انسان اند. پس همان طور که مردان، خوب و بد دارند؛ زنان هم خوب دارند و بد. هیچ کدام شیطان یا فرشته نیستد. اما زن خوب هست; و زن بد هست. همانند مرد.
و واقع امر این است تکیه ی بیشتر از حد بر جنسیت، دوری از عقلانیت است. زن و مرد بیش از آنکه با هم تفاوت داشته باشند، به هم شبیه اند. روح انسانی، بیشتر از 99 درصد انسان را فراگرفته است. و بخش جنسیتی، همان مقدار کم مانده است.
پس هم را انسان ببینیم... با همه اشتباهات یک انسان و همه روح بلند یک انسان; که گاه از فرشته ای هم بالاتر می رود.

هیچ نظری موجود نیست:

تــصـــویــــر روز

تــصـــویــــر  روز