میپرسند در انتخابات شرکت کنیم یا نه؟
قبل از هر چی خوب است به شرایط خاص این انتخابات اشاره کنیم.
همانطور که میدانیم رقابت بسیار شدیدی وجود دارد. از یک طرف جبهه پایداری هست. که رقابت نفسگیری دارد با جبهه ایستادگی. و از طرف دیگر هم جبهه پافشاری هست. و آنطرف هم جبهه زورچپانی هست.
جبهه اول نظرش این است که ما باید رای بیاوریم. به مجلس برویم. و بعد در کف خیابان بخوابیم تا ولایت با بولدوزر از روی ما رد شود؛ و دل نازنین ولایت شاد شود.
اما گروه دوم نظرش این است که ما بعد از آنکه وارد مجلس شدیم؛ کف خیابان میخوابیم. و برای اینکه وقت ولایت را نگیریم؛ خودمان با بولدوزر از روی خودمان رد میشویم. تا ولایت فقط ببیند. و کیف کند.
جبهه سوم نظرش این است که ما چرا باید بعد از ورود به مجلس، اصلا وقت ولایت را بگیریم که بیاید و له شدن ما را تماشا کند؟ ما خودمان از روی خودمان با بولدورز رد میشویم. و فقط خبر له و لوردگیمان را برای ولایت میفرستیم. تا مشعوف شوند.
اما جبهه آخر نظری از همه بالاتر دارد. میگوید این چه کاری است که ما با یک خبر مزخرف، توجه آسمانی ولایت را جلب به وجود ناچیز خودمان کنیم؟ همان بهتر که اصلا ولایت نفهمد که ما بودیم و بعد نابود میشویم. ما با این نبودن خودمان؛ با همه وجود میگوییم که ولایت باید بوده باشد.
بنابراین در مجلسی که قرار است نماینده ملت ومنافع ملت باشد، در برابر دولت؛ عملا همه میخواهند نابود شوند تا ولایت سرکیف شود.
و در این میان رقابتی بس نفسگیر هم در جریان است.
بنابراین ما پیشنهاد میکنیم که از اول این مجلس هم نباشد. تا با نبودنش، قلب نازنین ولایت، شاد شود.
در انتخابات هم شرکت نکنیم که چنین مجلسی که نبودنش بهتر است؛ اصلا به وجود بیاید.
رای هم نرویم بدهیم. که بعدش بخواهند ما را با باتوم بزنند. و زندان ببرند. و بکشند. و کهریزک برای وجود بیارزش ما درست کنند. و کلی به زحمت بیافتند!
اصلا توی خانه بنشینیم که بیخودی موجب زحمت کسی نشویم!
و ولایت هم شاد شود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر