زندان تبریز از قدیمیترین زندانهای ایران است که حداکثر ظرفیت آن 2000 زندانی می باشد ولی اکنون بیش از 6000 زندانی در آن مبحوس هستند یعنی سه برابر ظرفیت (این دقیقا" نمونه آن اماری است که رییس زندانها سال قبل اعلام کرد زندانهای ما ظرفیت 80 هزار زندانی را دارد در حالی که بیش از 240 هزار زندانی داریم .در حالی که معمولا" آمار مسئولین همیشه کمتر از واقعیت می باشد.) در تمامی بند های زندان تبریز علاوه بر تخت های دور تا دور اطاقها و سالنها ، کف خواب در داخل اطاقها و در مواقعی که اعتراضات و تظاهرات در بیرون جریان دارد کف خوابی در سالنها نیز امری عادی و مرسوم شده است. کمبود پتو که در مواقع دستگیری های گسترده یعنی درست زمانی که کوچه ها و خیابانها پذیرای اعتراضات هستند برای هر نفر یک پتو می رسد.و این موضوع از نظر مسئولین نه تنها مهم نیست بلکه امری عادی محسوب می گردد ، وبی شرمانه با تمسخر اعلام می کنند آن هم از سر شما زیاد است این دیگر از برکات تربیت و اخلاق اسلامی است. دراین زندان بهداشت وجود واقعی ندارد . در عوض وجود سوسک، شپش ، موش و... کاملا" عادی شده و به وفور یافت می شوند.وضعیت سرویس های بهداشتی افتضاح است که حال هرکسی را به محض ورود به هم می زند و برخی از زندانیان تازه وارد چند روز اول را با حالت شدید تهوع سر می کنند.جای شستن ظروف، لباس ، محل توالت و حمام همگی در یک فضای بشدت کثیف و بسیار کوچک و متروک می باشد.نمونه این وضعیت را فقط در زندانهای قرون وسطا که در فیلم های تاریخی دیده ایم می توان تجسم کرد. تقریبا" ظرف مایع دستشویی همیشه خالی است ممکن است در هفته یک روز درآن مایع دستشوی دید.زندانیان موقع خروج از توالت دست های خود را با آب خالی ، آنهم آبی که هرگز تصفیه نشده در واقع آب مضاعف می شورند. از همین آب برای حمام ، شستن ظروف و آشامیدن استفاده می کنند. همه نوع امراض به وفور یافت می شود.حتی بیماریهای جدید هم ظهورپیدا می یابند . از طریق زندانیان آزاد شده یا به مرخصی رفته این امراض به خانواده ها و سپس به کل جامعه هم تسری پیدا می کنند. چیزی به نام درمان ، درمانگاه و بهداری واقعا" وجود خارجی ندارد.بطوری که در خرداد ماه سال جاری سه نفر در بندهای 9 و مالی به علت عدم رسیدگی جان باختند.فردی که در بند مالی این گونه به قتل رسید . تا صبح از درد به خود می پیچید و ضجه می زدو هرچه دیگر زندانیان مسئولین را صدا کردند کسی جواب به درد بخور نداد تا اینکه آن فرد نزدیکهای صبح مرد.در بند 12یک نفر بر اثر کشیدن دندان خود قبل از ظهر در مثلا" درمانگاه زندان دچار خونریزی شدید شده بود آمپول انعقاد خون وجود نداشت و مسئولین هم برای تهیه آن هیچ زحمتی به خود ندادند تا اینکه با فریاد ها زندانی که بر اثر خون ریزی هر لحظه ضعیفتر می شد و با اعتراضات دیگر زندانیان به حمایت از او و تلاش بسیار زیاد خانواده اش بالاخره ساعت سه نیمه شب مسئولین اجازه دادند آمپولی که خانواده اش تهیه کرده بودند به دست زندانی برسد و در آخرین لحظات از مرک نجات یابد. اغلب سرما خوردگی های معمولی به دلیل عدم رسیدگی و آلودگی شدید محیط به شدت مزمن و اپیدمی شده وباعث بستری شدن بسیاری در اطاقهای زندان می گردند که البته هر روز بر ضعف و بیماری آنها افزوده می شود . بطوریکه دائما" در هر اطاقی حداقل 4 نفر سرما خورد دراز کش هستند. در این زندان برای 6000 زندانی فقط 2 پزشک عمومی وجود دارد که انها نیز اغلب مواقع حضور ندارند طبق شمارش زندانیان هر ماه حداقل یک زندانی بر اثر بیماری ساده و پیش پا افتاده کشته می شود. غذایی که به زندانیها داده می شود به قدری بی خاصیت ، بد بو و الوده است که اغلب زندانیان به علت کمبود همین غذا مجبوربه خرید از فروشگاه با چندین برابر قیمت واقعی هستند.آنهاییکه قدرت خرید ندارند (70 در صد از زندانیان) مجبور می شوند باکار برای نظافت عمومی و حتی شستن لباس و ظروف افراد پول دارمخارج خود را تاحدودی جبران کنند. و چون کار شستشو نسبت به تعداد افراد بی پول بسیار کم است بسیاری مجبورند از طریق اعمال دیگر مانند خرید و فروش قرص های اعصاب و روانگردان ، مواد مخدر و حتی تنم فروشی نیاز های اولیه خود را به دست آورند. خرید و فروش و مصرف مواد مخدر کاملا" علنی و مرسوم است.مثلا" هر کام شیشه 1000 تومان و دوکام 1800 تومان است .یعنی به قیمت یک کارت تلفن.با توجه به اینکه پول نقد به طور رسمی در زندان یافت نمی شود معامله ها کالا به کالا است مثلا" دو کام شیشه می گیری در عوض یک کارت تلفن که با کارت حساب بانکی از فروشگاه زندان خریده ای می دهی ، کسی که کارت تلفن را دریافت کرده است به کس دیگری می دهد و از طریق کارت حساب بانکی گیرنده کارت تلفن، یک کیلو میوه یا دو بسته سیگار می گیرند و همه کالا ها را به این صورت خرید و فروش می کنند که البته سیگار کالای واسطه درجه اول است . در هر وعده غذای خورشتی که به زندانی می دهند به اندازه ده گرم گوشت وجود ندارد چیزی به نام دسر معنا ندارد. زندانیهای که توان مالی دارند اقدام به خرید مواد غذای و میوه البته با چندین برابرگرانتر از قیمت اصلی می کنند. تمامی زندانیان با جرائم مختلف از جمله مالی ، مخدر، دیه ، قتل ، لواط ، زنا و سیاسی یک جا نگهداری می شوند
نظام با افتخار و عزت!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر