بیست سال است در کشور سیاست کنترل جمعیت اجرا میشود. و این یکی از سیاستهایی بود که بخاطر آن، رهبران کشور را بعد از امام خمینی ؛ روشنفکر و متفاوت میخواندند.
بعد از سالها اجرای این سیاست، که در دوران رفسنجانی و دولت او به شدت هر چه تمامتر و با تبلیغات سنگین اجرا میشد؛ اخیرا و در چند هفته اخیر معلوم شده است آقای خامنهای با این سیاست به شدت مخالف است و مانند طیف سنتی-هیاتی جامعه به داشتن 7-8 فرزند معتقد میباشد! و در یک الهامگیری شهودی-عرفانی به عدد 150 میلیونی برای جمعیت مطلوب کشور نظر دارد! گرچه بعدها شاید معلوم شود او برای رسیدن به این عدد؛ مانند احمدی نژاد، جنگیر هم استخدام کرده است!
اما سوال اساسی این است که آقای خامنهای اگر با این سیاست این قدر مخالف بوده است؛ در بیست سال گذشته کجا بوده است؟ چرا یک سخنرانی یا اشاره یا حتی اشاره غیر مستقیم از او یافت نمیشود؟ چرا هیچ کیهان و سردار و نماینده ویژهای از او مطلبی و اشارهای نقل نکرده است؟
آیا باید بپذیریم که آقای خامنهای انسانی به شدت ترسوست، که در زمان قدرت داشتن یک تفکر؛ جرات ابراز اندام به خودش نمیدهد؟ و فقط زمانی چیزی میگوید که ان فکر از قدرت افتاده باشد؟ و امروز چون یک رمال و جنگیر با عقاید قرون وسطایی، ریاست جمهوری را در اختیار گرفته است؛ آقای خامنهای هم عقایدش را بیشتر بیان میکند؟!
راستی چرا کسی که خودش را رهبر جهان اسلام میپندارد و سخنرانیهایش مخصوصا در قضایای اخیر خاورمیانه؛ بین مردم منطقه به جوک تبدیل شده؛ آری چنین رهبر با شکوهی، چرا این قدر زبون است؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر