واقعا این بسیجیان دلاور و سپاهیان جگرآور که خیلی زمین و آسمان را بیگانه و آلوده و بیآبرو می دانند و نعره میکشند: فقط سیدعلی!... دوست دارم بیایند جواب من را بدهند:
این رهبر مقدس و بیعیب و نقص شما چرا در اوج جنگ ایران و عراق -یعنی سال 1362- خواهرش (بدری خامنهای) با فرزندان خود از مرز ایران و عراق رد میشود و به بغداد پناهنده میشود؟ و تا سال 1374 هم در آنجا میماند؟ آیا عبور از مرز که آن موقع منطقه جنگی بوده کار سادهای بوده که بدون کمک و دخالت خاص بتوان انجامش دهد؟ آنهم زن و بچه؟! و آیا این یک خیانت آشکار نبود به ایران و ایرانی؟ در زمانی که بچه های مردم را بخاطر جنگ اسلام و کفر به روی مین میفرستادند؛ چطور چنین پناهندگی به دشمن (در حال جنگ) انجام میشود؟ آنهم خواهر رییس جمهور وقت و رییس شورای عالی دفاع؟!
این است رهبر شما؛ که خیال کرده اید هیچ گذشته سیاهی ندارد! و برایش ندا و سهرابها کشتهاید! و نعره میزنید باز هم خواهید کشت!
حالا مبارک و علی صالح و بشار اسد که کشتند، کجا را گرفتند که سید علی بگیرد؟
مبارک با آن حال نذار به تلویزیون میآید و التماس میکند که اعدامش نکنند. علی صالح هم تماماً فلج شده است. بشار هم که نفسهای آخرش را میکشد به امید خدا.
سید علی؟ خدا بزرگ است!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر