علی خامنهای، رهبر ايران روز شنبه ۱۴ خرداد سال 90 در مراسم سالگرد رحلت امام خمينی در سخنرانی خود موضوعی را مطرح کرد که تاکنون کسی را جرأت سخن گفتن از آن نبوده است.
او در اين سخنرانی از اشتباهات امام خمينی سخن گفت و افزود: «امام بارها گفت: "اشتباه کردم"، اقرار به خطا درس مهم امام به ماست… چنانچه از ما عيب گرفتند، نگوئيم ما بالاتر از اينيم که عيب داشته باشيم، بالاتر از اينيم که به ما انتقادی وارد باشد، خود امام هم همين جور بود. ايشان، هم در نوشتههای خود – بخصوص در اواخر عمر شريفش – هم در اظهارات خود، بارها گفت من در فلان قضيه اشتباه کردم، اقرار کرد به اين که در فلان قضيه خطا کرده است؛ اين خيلی عظمت لازم دارد. روح يک انسانی بايد بزرگ باشد که بتواند يک چنين حرکتی را انجام دهد؛ خودش را منسوب کند به اشتباه و خطا، اين يکی از ابعاد مهم درس امام به ماست.»
آقای خامنهای هر چند در اين سخنرانی به صورت کلی از اشتباهات امام سخن گفت و به جزئيات آن اشاره نکرد اما به طور يقين در اين شرايط زمانی، ذهن شنونده، اشتباه امام خمينی در مورد پشتبانی اوليهاش از ابولحسن بنیصدر برای رياست جمهوری را به ياد میآورد که امام خمينی بعد از عزل بنیصدر از سوی مجلس از مقام رياست جمهوری اعلام کرد، من از اول هم با او موافق نبودم و در جريان برکناری آيتالله منتظری در نامهی معروفش نوشت که به بنیصدر هرگز رأی نداده است: «والله من به بنیصدر رأی ندادم.» خاطرات آيتالله منتظری، چاپ بهار، ص ۶۶۴.
شايد اين سخنان علی خامنهای و سخن از اشتباه کردن بزرگانی چون امام خمينی نيز مقدمهای برای عزل رييس جمهور از سوی مجلس باشد که رهبری در اين مورد به مجلس تلويحأ چراغ سبز نشان داد.
اما گذشته از چراغ سبز آقای خامنهای برای برکناری محمود احمدینژاد، توسط مجلس، اين سئوال مطرح میشود که درست است امام خمينی نيز اشتباهات زيادی انجام دادند و قبرستانها را آباد کردند، اما آيا در آن زمان دو ميليون نفر در انتقاد به اشتباهات او و گوشزد کردن آن اشتباهات به امام به خيابانها آمدند؟ و تا حد جان دادن و به زندان رفتن نيز سعی کردند او را به اشتباهات خود واقف کنند؟
از طرف ديگر پس از اين سخنان آقای خامنهای اين سئوال مطرح میشود که چرا آقای خامنهای که قصد دارد با استفاده از سخنان امام، اشتباه خود راتوجيه کند در همان روزهای نخست انتخابات رياست جمهوری، زمانی که بيش از دو ميليون نفر در اعتراض به نتايج انتخابات به خيابانها آمدند و خواستار بازنگری در نتايج آن شدند در مقابل همه مردم و حتی سازمانهای بينالمللی ايستاد و در نماز جمعه تاريخی ۲۹ خرداد ۸۸ اعلام کرد «بنده زير بارِ بدعتهای غيرقانونی نمی روم.»
او با اين سخن خود در مقابل توده گسترده مردم ايستاد و با ايجاد فضای رعب، وحشت، سرکوب و کشتار بر اشتباه خود اصرار ورزيد و ديديم و شاهد بوديم که در اثر اين اشتباه چه خونهايی که ريخته نشد.
حال چگونه شده است که پس از گذشت دو سال از انتخابات رياست جمهوری (سال ۸۸) و با استفاده ابزاری از سخنان امام خمينی به فکر آن افتاده است که به طور غير مستقيم اعلام کند، در اين موضوع اشتباه کرده است.
به طور قطع در حال حاضر که روحيه اطاعت و ولايتپذيری آقای احمدینژاد از او کمرنگ شده است و از تابعيت و پيروی محض از او به عناوين مختلف سرپيچی میکند و در مقابل تصميمات او میايستد، خامنهای به اشتباهش در حمايت از احمدینژاد پی برده است و بعد از ۲۲ سال از رحلت امام خمينی ناگهان حرف از اشتباهات امام زده میشود.
آقای خامنهای با اين سخنان خود به روشنی نشان داد، مردم، چه رأیدهندگان و چه رأیآوردندگان، همه ابزاری برای حفظ و گسترش قدرت او بهشمار میآيند و او به راحتی، حتی از امام خمينی نيز برای حفظ قدرت خود استفاده ابزاری میکند.
مضافأ او در اين سخنرانی علاوه بر چراغ سبز نشان دادن به مجلس برای درگيری با احمدینژاد و شايد دادن رأی در برکناری او از رياست جمهوری، به گونهای نيز از رهبران جنبش سبز دلجويی غيرمستقيم کرد تا شايد در آينده بتواند از آنها برای مقابله با احمدینژاد و جريانی که به جريان انحرافی موسوم شده است، استفاده کند.
او در سخنان خود گفت: «اگر به نام عدالتخواهی و انقلابیگری، اخلاق را زير پا بگذاريم، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالفند، اما میدانيم به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کرديم، آنها را مورد ايذاء و آزار قرار داديم، از خط امام منحرف شدهايم. اگر به نام انقلابیگری و رفتار انقلابی، امنيت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنيم، از خط امام منحرف شدهايم.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر