حاج آقا ذوالنور را همه می شناسند. یعنی نمی شود که کسی ایشان را نشناسد. آنقدر توی این مدت حرفهای ضایع از ایشان شنیده ایم؛ که فکر کنم ولادیمیر پوتین هم ایشان را می شناسد. حتی جرج بوش هم تازگیها مست که می کند؛ نعره می کشد: Zonur!
حاج آقا ذوالنور کونگ فو کار هم هست. و طرفدار نظریه «این مردم فقط با مشت و لگد آدم می شوند» می باشد. وی همچنین نظامی هم هست. می گویند درجه اش حجه الاسلام گروهبان بوده. که تازگی ها ارتقا یافته شده ثقه الاسلام سپهبد. ناظران معتقدند این دو تا درجه فرق چندانی با هم ندارند. در هر صورت که ضایع است.
حاج آقا ذوالنور با تمام وجودش پیرو ولایت آقا سید علی است. و طرفدار اینکه هر جا آقا می روند؛ ما و بر و بچه ها هم عازم همان شهر می شویم تا دیدارهای مردمی آقا پرشکوه برگزار شود و دشمن ناکام شود.
حاج آقا با اینکه حاج آقاست؛ اما حال ندارد درس بخواند. برای همین هر وقت وارد حوزه علمیه می شود؛ یک بقچه «چفیه» می برد و بین بچه ها پخش می کند. می گویند این تنها جایی است که حاج آقا ذوالنور لبخند می زند. بچه ها هم کلی خوشحال می شوند که یک دستمال نو گیرشان آمده می توانند شب، زیر قابله داغ را راحت بگیرند.
حاج آقا ذوالنور فقط یک جا پیروی آقا مقام عظمای ولایت را نمی کند. که با توجه به بصیرت و شناختی که از ایشان سراغ داریم؛ می دانیم به زودی این نقطه را هم اصلاح می کند. و تیر و فشنگ جدیدی می شود بر قلب دشمن.
حاج آقا ذوالنور همان طور که می بینید بینهایت زشت است. و شلختگی را هم اگر به آن زشتی اضافه کنید؛ می فهمید بچه های طلبه چه می کشند وقتی دارند از حاج آقا، چفیه می گیرند. در حالیکه همه می دانند آقا مقام عظمای ولایت؛ هر وقت می خواهند در مناظر عمومی و دوربینی ظاهر شوند؛ یک مُشت سرخاب اعلی بر می دارند و می مالند به سر و ریش شان.
پس چرا حاج آقا ذوالنور به ولایت عظمی اقتدا نمی کند؟
این سوالی است که قلب بچه های حزب الله را آزرده ساخته است. بلکه خونین کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر